این کلاس رفتن من هم داستانی شدش تابستونی ها
تنها اثرات این کلاس رفتن یه تابلوی نصفه نیمه که الآن در انباری کلاس می باشد
مقدار زیادی رنگ و قلم مو که نمی دونم تو خونه می خوام باشون چی کار کنم
و یک عالم مانتوهای دوست داشتنی م که همشون بگردی بالاخره یه گوششون به رنگ آغشته شده!
و یه طرف هم روغن برزک که من خوشم میاد بزارمش رو میز کامپیوترم ((:
هر چند هیچ خوشم نمیاد بخورمش D:
یه دونه کاردک هم مونده . دیگه اون یکیو نمی دونم واقعا چی کار کنم. D:
هه اصلا هیچ هم از رنگ روغن خوشم نیومد ، مسخره بازی ای بودش ها . والا P:
1 . نمی دونم که پرشین گیگ خرابه یا فقط مال ِ من ؟!
2 . بهرصورت من دلیل موجهی برای عکس نزاشتن هام دارم.
3 . البته برای خودم (: